
۲۹ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۸ آوریل ۲۰۲۳
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی امروز در دیدار با جمعی از دانشجویان با برگزاری همهپرسی برای تصمیمگیری در مسائل مختلف مخالفت کرد.
او گفت: «مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟»
در سالهای اخیر بسیاری از مخالفان حکومت و معترضان و حتی چهرههای درون حکومت از لزوم برگزاری رفراندوم از جمله درباره نوع حکومت ایران سخن گفتهاند.
حسن روحانی، رئیس جمهوری پیشین ایران، در دوران ریاست جمهوری خود بارها درباره لزوم مراجعه به اصل ۵۹ قانون اساسی و رجوع به آراء مردم برای عبور از بنبستها صحبت کرده بود، اگرچه هیچگاه اقدامی برای نزدیکشدن به پیشزمینههای قانونی و اجرایی آن نکرد.
میرحسین موسوی، رهبر جنبش اعتراضی سبز و آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی، هم صریحا خواستار برگزاری همهپرسی شده است.
براساس اصل پنجاه و نهم قانون اساسی راهکار مراجعه به آراء عمومی، ساده و شفاف است و با رای دو سوم مجموع نمایندگان مجلس میتوان آن را تصویب کرد. پس از تغییرات قانون اساسی در سال ۱۳۶۸، «فرمان همهپرسی» از دایره اختیارات وزیر کشور حذف و به اختیارات رهبر اضافه شد.
سه روز پیش ۴۲۰ فعال سیاسی، مدنی و فرهنگی در ارزیابی خود از وضعیت ایران در سال گذشته اعلام کردند «در شرایط بحران مشروعیت حاکمیت و دولت، راه گذار خشونتپرهیز و دموکراتیک بهطور طبیعی، مراجعه به آراء ملت با برگزاری نوعی همهپرسی آزاد است.»
در جریان اعتراضات سراسری هم، که از ماه پایانی تابستان ۱۴۰۱ در ایران شروع شد، بارها گروههای مختلف خواستار برگزاری همهپرسی شدهاند.
از جمله در پاییز پارسال عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، هم در خطبههای نماز جمعه با بیان اینکه اکثریت مردم ایران از وضع جاری ناخوشنودند، گفت: «اگر قبول ندارید، با حضور ناظران بینالمللی یک رفراندوم بگذارید و نتیجه آن را بپذیرید.» پس از او گروهی از امامان جمعه و مدرسان اهل سنت در کردستان ایران هم خواهان «برگزاری رفراندوم با نظارت نهادهای بینالمللی در ایران» شدند.

به نظر میرسد رهبر ایران با صحبتهایی که برای جمعی از دانشجویان و در پاسخ به انتقاد آنها درباره عدم برگزاری رفراندوم کرده است، بار دیگر تکلیف حکومتیان و مخالفان حکومت را یکجا درباره موضع خود یکسره کرده است.
آقای خامنهای در این صحبتها، که بخشهایی گزیده از آن در وبسایت رسمی او منتشر شده، گفته است: «یکی از برادرها گفت رفراندوم! اینطور گفت اگر شما از همان اول درباره همه مسائلی که پیش میآمد، رفراندوم میکردید، دیگر این حساسیت درباره رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟»
رهبر ایران پیشتر هم اظهاراتی مشابه کرده بود. در نخستین روز فروردین امسال، در واکنش به کسانی که خواهان «تغییر قانون اساسی یا تغییر ساختار نظام اسلامی» هستند، گفت «این همان حرف بیگانهها است؛ همان حرف دشمنها است؛ منتهی عنصر داخلی گاهی از روی غفلت، از روی بیتوجهی، گاهی هم با انگیزههای دیگر، آن حرف را تکرار میکند.»
آقای خامنهای در مشهد گفت «آنچه دشمن دنبالش است و اسمش را دگرگونی میگذارد، عبارت است از تغییر هویت جمهوری اسلامی.»
به گفته ناظران قابلتوجهتر از مخالفت صریح رهبر ایران با اصل ۵۹ قانون اساسی، استدلال او برای این مخالفت است؛ آقای خامنهای عملا امکان گروههای مختلف برای عرضه و تبلیغ آراء و به محک گذاشته شدن چند دیدگاه در برابر آراء عمومی را مشکلساز میداند: «چطور میشود رفراندوم کرد در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، حرف میشود زد از همه طرف. یک کشور را برای یک مسئله شش ماه درگیر بحث و جدل و دوقطبیسازی میکنند.»
به گفته این تحلیلگران منتقد، این موضعگیری اساسا یک بار دیگر نشان میدهد که الگوی حکومتداری مطلوب رهبر ایران حکومتی اقتدارگراست؛ جهانبینی که در آن مردم حتی در پی روبهرو شدن با نظرات و استدلالهای گروههای مختلف، صلاحیت تصمیمگیری در سرنوشت خود را ندارند و این حکومت، یا در عمل شخص رهبر است که باید کشور را از «بحث و جدل» دور سازد و حکم و تصمیم و رای خود را بر آنها تحمیل کند.
ncG1vNJzZmivp6x7o67CZ5qopV%2BlsrO%2FyJqlaJmiqbakuMSsZpxommy%2Bu36Ua7Fqpw%3D%3D